جستجو
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۹ ش
شامل احوالپرسی، ماندن در ابارق و وکیل آباد، عزیمت به ریگان، اتمام کار بنای عباس آباد، سفارش به احمدآقا برای ارسال خرما و مرکبات به کرمان، لزوم مطلع کردن برادرش از وضع بد رحمت آباد، سلام رساندن به عزت الله، سیمین، نپتون، و روشن، ارسال نامهها و روزنامه توسط شوفر مطمئن به بم نزد رمضان قربانعلی، ارسال یک دست باطری رادیو برای علی آقا، دریافت پول از کربلایی قاسم علاف توسط فرج الله، قرض گرفتن پول از فرج الله در صورت نیاز، ارسال سیصد من سیب زمینی به کرمان توسط غلامعباس و حمل آن به وکیل آباد توسط احمدآقا جهت زراعت، و درخواست اطلاع از قیمت گندم و جو در نرماشیر و ابارق
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۸ ش
شامل احوالپرسی، رسیدن نامه محبت آمیز آذر توسط میرزا محمد خان، پرسیدن حال همسرش از احمد و سپس بیسیم ژاندارمری، دیدن برادرش در بم همراه راسخ و سپس رفتن به عباس آباد و کرمان، سلام رساندن به فرزندانش غلامحسین و گلناز، رسیدن نامههای فاطمه و فریده، خوب بودن هوا، سلام رساندن خدمت فامیل و آقای عدل، خانم همشیره، سالار مظفر، عزتالله، سیمین، مهین، میرزا محمد خان، و شاپور کیانیان، و ارسال سه فقره چک بابت طلب بانک کشاورزی که باید به فرزاد داده شود
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۳ ش
شامل احوالپرسی، رسیدن دو فقره نامه توسط اکبر شوفر، گرفتاری کاری زیاد در راه بم، ابارق، و رحمت آباد، کارهای ملکی و قنات به همراه استاد غلامرضا و برادرش، بازگشت در چند روز آینده به کرمان، تشکر از محبتهای همسرش، طفره رفتن همسرش برای نیامدن به بم به بهانه درس غلامحسین، آرزوی اینکه بعد با هم به بم بیایند، سلام رساندن به غلامحسین و گلناز، ارسال نامهها و روزنامهها برای وی به ابارق و تحویل دادن به کافه سر جاده، ارسال پول توسط عزت الله جهت امیرهوشنگ، گرفتاری و مقروض بودنش به بانک و طلبش از کیانیان در تهران، سلام رساندن به خدمت خانم همشیره، سیمین، ناصر، و گرفتن نامه از مسیو تیمو تا دیر نشده
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۲ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش فریده، فاطمه، و غلامحسین، ابراز ناراحتی از بیماری گلناز، حرکت از کرمان به سمت نگار، راین، ابارق، بم، وکیل آباد، و عباس آباد، ارسال نامهها و روزنامههای رسیده، سلام رساندن به حضرت علیه والده، برادرش، همشیره، سالار، اورانوس، نپتون، عباسخان، عزتالله، نصرتالله، و فرج الله، فرستادن یک کامیون هیزم و گندم به کرمان، گرفتن خبر رسید آن از غلامعباس و گرفتن پول از وی در صورت احتیاج، تهیه دیدن یک کره اسب برای غلامحسین، و رسیدن جوالها